هفده سالم بود که از من خواسته شد جلوی یک کلینیک سقط جنین دست به اعتراض بزنم.
دوستی که با او به مدرسه دخترانه کاتولیکها میرفتم، خواست او را به محوطه جلوی کلینیک «ماری استوپز» در محله ایلینگ همراهی کنم. ما با گرفتن دست هایمان به یکدیگر و دعا در سکوت برای ارواحی که هرگز متولد نشدند، اعتراض میکردیم و امیدوار بودیم زنان را متقاعد کنیم مرتکب چنین «گناهی» نشوند. رهبر اعتراضهای ما پسری بود که در مدرسه پسرانه محله «وست برامتون» تحصیل میکرد.
با پشیمانی اعتراف میکنم که در آن سن نظراتی داشتم که در جهت شعار مخالفان سقط جنین بود. ترکیب تعلیمات مذهبی نامحسوس و اطلاعات ناشی از ساعتها پژوهش برای نوشتن یک رساله در مورد اصول اخلاقی سقط جنین، نمیگذاشت درک کنم چطور کسی ممکن است بخواهد به زندگی درون بدنش لطمه بزند. کاملا متوجه هستم که اکنون این نظریات نامطلوب و زشت است، اما در آن زمان، کاملا باور داشتم که زنان را باید مجبور کرد جنینشان را تا لحظه تولد حفظ کنند.
با وجود این، به رغم داشتن این تفکر حق به جانب، چیزی در درونم گسسته بود. تا پیش از آن، به اخلاقیاتم مطمئن بودم، اما وقتی پای اعتراض به میان آمد این حرکت به نظرم بسیار اشتباه جلوه کرد. یک سوال در ذهنم جابجا میشد: من که بودم؟ کسی که هرگز در مقام تصمیم گیری قرار نگرفته بود که در مورد کسی، که احتمالا یکی از دردآورترین وقایع زندگیاش را تجربه میکرد، قضاوت کند. هیچ زنی بهطور اتفاقی به یک کلینیک مراجعه نمیکند که رحمش را تخلیه کند و بعد به کارهای روزمرهاش ادامه دهد.
مذهب کاتولیک میگوید نباید کارهای دیگران را قضاوت کرد، اما من آنجا ایستاده بودم تا کسانی را که هرگز ملاقات نکرده بودم، تقبیح کنم – هرچند با خواندن دعا در سکوت.
پس از تفکر بسیار، متوجه شدم این نظرات چقدر زیان آور است. متوجه شدم کارهای من تا چه اندازه میتواند لطمهزننده باشد و همه این ها به خاطر آن که فکر میکردم «عقیده» من باید دلیل آن قرار بگیرد که کنترل زنی بر بدنش از او گرفته شود.
در آن لحظه تصمیم گرفتم به اعتراضهایی نپیوندم که رهبر آن کسی باشد که هرگز در مقام تصمیمگیری در مورد ادامه بارداری قرار نخواهد گرفت. از آن هنگام، بدون هیچگونه عذر و بهانهای طرفدار حق سقط جنین شدم.
بسیار خوشحال شدم که شنیدم دولت محلی «ایلینگ» یک حریم ۱۰۰ متری را در جلوی همان کلینیک سقط جنینی که پنج سال پیش علیهاش تظاهرات میکردم، منطقه ممنوعه برای تجمعات اعلام کرده است. سال گذشته این تصمیم به دنبال گزارشهایی اتخاذ شد که نشان میداد تظاهرکنندگان زنان را مورد «ارعاب و اذیت» قرار داده و آن ها را «مضطرب» میکنند. «قانون حفاظت در اماکن عمومی» به مقدس نماها اجازه نمیدهد با دست زدن به اقداماتی مثل نشان دادن تابلوهای جنین مرده، زنانی که به پزشک مراجعه میکنند را مورد ارعاب قرار دهند.
هفته گذشته یک دادگاه استیناف حکم کرد که ایجاد منطقه ممنوعه تجمعات اطراف کلینیک قانونی است. به رغم آن که گروههای مخالف سقط جنین ادعا کردند که در اعتراضاتشان از حق آزادی بیان و مذهب استفاده میکنند، اما شورای محله ایلینگ اجازه دارد ایجاد حریم ممنوعه را به مورد اجرا بگذارند.
این پرخاشگری منفعل مذهبی که سرکوب میشود، به همان اندازه فحاشی و خشونت لطمه آور است. زنان مدتهاست از اضطرابی شکایت میکنند که با دیدن گروههای مخالف سقط جنین در جلوی کلینیکها حس کرده اند. برخی از آن ها گفتهاند لطمات ناشی از رویارویی با این گروهها تاثیرعمیقی بر آنها داشته است.
در سال ۲۰۱۸، بیش از ۲۰۰ هزار سقط جنین در بریتانیا انجام شد. این عمل پزشکی در آینده نزدیک متوقف نخواهد شد، همانطور که معترضان هم متاسفانه به آسانی پراکنده نمیشوند. گروههای مخالف سقط جنین مدعی هستند زنانی که متوسل به سقط جنین میشوند حق برخورداری از حریم خصوصی ندارند و به همین دلیل، فحاشی و اهانت به زنی که در معرض تجربهای بالقوه رنج آور قرار گرفته، موجه است.
آزادی مذهب حق مردم است، اما این حق به معنی آن نیست که میتوانند کسانی را که تصمیم به سقط جنین گرفتهاند ارعاب کنند. این حکم عقل سلیم است، ولی در عمل باید برای اجرای آن مجوز قانونی برای حفاظت از تسهیلات پزشکی گرفت.
بسیار سپاسگزارم که کسانی که چنین اهدافی دارند نخواهند توانست افراد را هدف قرار دهند. این آرامش را دارم که بدانم افرادی مثل منِ ۱۷ ساله گمراه شده نمیتوانند دست به آنچه بزنند که من تقریبا انجام دادم. نمیتوانم آن لطمهای را تصور کنم که اعتراض در سکوت من میتوانست به احساسات افراد آسیب پذیر، بزند.
اما این کافی نیست. حریم ممنوعه اطراف کلینیک تنها دو سال دوام خواهد داشت و روند ایجاد دوباره آن شروع میشود. از آن گذشته، اینگونه حریمها در تمام نقاط بریتانیا قابل اعمال نیست. در حال حاضر هیچگونه قانون ملی در مورد آن وجود ندارد. به عبارت دیگر، چنین اقدامی در حیطه اختیارات دولت های محلی است که هم اکنون نیز سخت در مضیقه هستند.
حمله به کنترل فرد روی بدنش در همه نقاط جهان رخ میدهد، اما در برخی کشورها، قانون از زنان حفاظت میکند. در بخش هایی از کانادا و استرالیا، در اطراف کلینیک های سقط جنین، حریم ممنوعهای با فاصله ۱۰ تا ۱۵۰ متر در نظر گرفته میشود که در آنها از رفتار مخرب جلوگیری میشود.
دولت بریتانیا باید از این نمونه سرمشق گرفته قوانینی تصویب کند که این حریمهای ممنوعه در سراسر کشور اعمال شوند. این نه تنها برای حصول اطمینان از سلامت عاطفی بیمار، بلکه برای جلوگیری از آزار و ارعاب، ضروری است.
شش سال از زمانی که از من خواسته شد جلوی کلینیک ماری استوپز دست به اعتراض بزنم گذشته است. شش سال است تصمیم گرفتهام طرفدار سقط جنین و حق زنان بر بدنشان باشم. هیچ زنی نباید به دلیل آن که دیگران دلشان خواسته او را کنترل کنند، رنج ببرد.
© The Independent